از جمادی مردم و نامی شدم  /  وز نما مردم به حیوان برزدم

مردم از حیوانی و آدم شدم  /  پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

حملهٔ دیگر بمیرم از بشر  /   تا بر آرم از ملایک پر و سر

وز ملک هم بایدم جستن ز جو  /  کل شیء هالک الا وجهه

بار دیگر از ملک قربان شوم  /  آنچ اندر وهم ناید آن شوم

پس عدم گردم عدم چون ارغنون  /  گویدم که انا الیه راجعون

(مولانا)