من کسی در ناکسی دریافتم...
من کسی در ناکسی دریافتم / پس کسی در ناکسی دربافتم
قافیه اندیشم و دلدار من / گویدم مندیش جز دیدار من
من چه غم دارم که ویرانی بود / زیر ویرانی گنج سلطانی بود
هر ستاره اش خونبهای صد هلال / خون عالم ریختن او را حلال
ما بها و خونبها را یافتیم / جانب جان باختن بشتافتیم
(مولانا)
+ نوشته شده در یکم تیر ۱۳۹۱ ساعت توسط محمد مهدی عظیمی قادیکلایی
|